۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۹, یکشنبه

شادي گم نشده است

نوشت: طفلي به نام شادي ديريست گم شده است
با چشم هاي روشن براق
با گيسويي بلند به نام آرزو....

نوشتم
ديدم پيام تو، گم گشته اي نبود
بهتر نگاه كن هر روز صبح زود
در كوچه اي كه دل جز غم در آن نديد
ترسيده دخترك رنگش شده سفيد
از ترس جغد شوم كز كرده كنج باغ
ترسيده مرغ عشق از حمله كلاغ
ان دخترك هنوز در دل اميدوار
بر روي چهره اش دارد گل بهار
اسمش عوض شده دنبال او نگرد
برخود نهاده او نامي به سان مرد
از صبح روز قبل شد نام او اميد
گر خوب بنگري خواهي دوباره ديد

۱ نظر:

مریم. گفت...

سلام
ادرسی که دادی خوب بود
دنبالش می گردم
اما فک می کنم این روزها امید رو تو هیچ بقالی ای نفروشن
این روزها بوی مشغولیت بالا (بخوانید خر کاری) و خستگی و هزار .... دیگه می دهند...